من دختر سلطان عالمینم (نوحه) - سیب سرخی
من دختر سلطان عالمینم
رقیه آن سه ساله ی حسینم
باب من حسین است
شاه عالمین است
من که چنین به شور و شینم
محو تماشای حسینم
کنج خرابه گشته ام در افغان
از بهر بابم آن شه شهیدان
ز هجران آن شاه
کنم ناله و آه
خون می چکد از دیدگانم
آتش زده بر جسم و جانم