کانون فرهنگی مذهبی بغض

شاید که خواب دیده ام ، این سر خیالی است - غزل روضه

شاید که خواب دیده ام ، این سر خیالی است - غزل روضه شاید که خواب دیده ام ، این سر خیالی است - غزل روضه
0
شاید که خواب دیده ام ، این سر خیالی است - غزل روضه شاید که خواب دیده ام ، این سر خیالی است - غزل روضه
 
متن اشعار

شاید که خواب دیده ام ، این سر خیالی است
اما نه خواب هم که بود باز هم عالی اَست
مهمان من قدم به سر چشم ما گذار
هر چند دست سفرۀ این طفل خالی اَست
خون لاله های گیسویم از لطف سنگ هاست
فرش سپید تو پُر گل های قالی اَست
با من زبان ِ سیلی شان حرف می زند
یعنی جواب هر چه بپرسم سؤالی اَست
تنها زدند و در دل خود هم نگفت کس
این کودک یتیم کدامین اهالی اَست
باب سری شبیه عمو چند وقتی اَست
از روی نیزه خیره به من این حوالی اَست
عمه گرفته دست مرا راه می برد
بابا بگو به خاطر کم سن و سالی اَست