موهام و شونه کنید داره میاد بابام (زمینه) - بنی فاطمه
موهام و شونه کنید داره میاد بابام
میاد منو ببره میدونه چه قدر تنهام
بیا که خسته شدم بابا فقط تورو میخوام
نیومدی بالو پرم سوخت
تو کوچه ها موی سرم سوخت
انقدر دلتنگ تو بودم برام دل اهل حرم سوخت
دردای من دوا نمیشه
چشای بسته وا نمیشه
عمه برام غذا اورده اما اینا برام بابا نمیشه
شب تا سحر خدا خدا میکنم
با گریه بابام و صدا میکنم
موهامو شونه کنید
داره میاد بابام
میاد منو ببره میدونه چقدر تنهام
بیا که خسته شدم بابا
فقط تورو میخوام
نیومدی بالو پرم سوخت
تو کوچه ها موی سرم سوخت
انقدر دلتنگ تو بودم برام دل اهل حرم سوخت
دردای من دوا نمیشه
چشای بسته وا نمیشه
عمه برام غذا اورده اما اینا برام بابا نمیشه
شب تا سحر خدا خدا میکنم
با گریه بابامو صدا میکنم
ممنون بابا که با این محاسن خونی
یادت نرفته منو اومدی به مهمونی
خیلی خوشومدی ای ماه شکسته پیشونی
زیر تگرگه تازیونه تنم مثل برگ خزونه
موهام داره لحظه به لحظه سفید میشه دونه به دونه
روز و شبم هول و هراسه
پیروهنم کهنه لباسه
انقدر عوض شدم که جز تو کسی منو نمیشناسه
شب تا سحر خدا خدا میکنم
با گریه بابامو صدا میکنم
بابا ببین که چه قدر خسته و بی جونم
بس که گرسنمه از شبی که ویروونم
نشد چیزی بخورم آخه شکسته دندونم
لحظه ای که میخوام بخوابم
یه خاطره میده عذابم
چشامو که روهم میذارم
تو فکر اون بزم شرابم
هر دوی ما خسته ی خسته
زخما رو چهرمون نشسته
تورو با خیزرون منو با سیلی
دندون هردومون شکسته
تو دامن منی سرت رو نیزه
کاشکی سر منم بره روی نیزه
شب تا سحر خدا خدا میکنم
با گریه بابامو صدا میکنم